0 views
کلی شاکی بودو میگفت کس لیس اخه یهو ازش جدا شده بودم به کیرم نگا کردو گفت بی همه کس یارو شوهرداره
فهمیدم حشری شده بهش گفتم کسی خونمون نیست اندامش تحریکم کرده بود لبشو بوسیدم خم شد حرفه ای تر لبمو گرفت حس شهوت درونش اتیشم زده بود دستمو بردم سمت کمرشو شروع کردم پاشو بریم تو اتاق بهتره بردمش سرجای نرم شب که به عشق خودش پهن کرده بودم
تجربه سکس با محارمو ترس از تکرارش ولی شهوت این چیزا حالیش نمیشد
Date: July 23, 2021