Download complete video now!

خودش با کون نشست روش

0 views
0%

رفته توش عادت به این گرز رستم نداری

روز جمعه بود .طرف های ظهر با ماشین داشتم تو شهر میگشتم. شهر ما شهر کوچیکیه ،همینجور که تاب میخوردم رسیدم دم مصلای شهر نماز حمعه تمام شده بود. و امام جمعه داشت سوار ماشینش میشد. حس کنجکاوی اومد سراغم که تعقیبش کنم و ببینم خونش کجاست. و اگه شد یه متلک بهش بندازم مردک قارچ رو. دور میدون یه دور زدم تا سوار ماشینش شد .و راه افتاد با کمی فاصله دنبالش رفتم تو خیابون دومی که پیچید جلوی یه زن چادری ایستاد و زن عقب سوار شد. و تا سوار شد خوابید رو صندلی که مثلا کسی نبینه.از تعجب داشتم شاخ در می آوردم.پس حاجی هم اینکاره است. میدونستم پسرش جنده بازه ولی خود حاجی رو نه.خلاصه ازش جلو زدم و کمی جلو تر صبر کردم تا دوباره بره جلو ،حاجی از شهر خارج شد و رفت سمت باغ های بیرون شهر، دنبالش رفتم تا رسید دم یه باغ. پیاده شد و ماشینشو زد تو باغ و در رو بست.منم ماشین رو کمی پایین تر پارک کردم و رفتم تماشا ، دیوار های باغ های سمت ما کوتاهن و کاهگلی.از یه تیر برق که به دیوار چسبیده بود بالا رفتم و یواشکی تو باغ رو نگاه کردم.که دیدم رفتن تو اتاقک وسط باغ.خلاصه رفتم رو دیوار و پریدم پایین و خودمو رسوندم دم پنجره که دیدم زن رو میشناسم. زن دوم یکی از معتمد های محل معصومه خانومه و با تاپ و شلوار تو دل حاجی روی یه پتو رو زمین نشستن. گوشیمو در اوردم و شروع کردم به فیلم برداری حاجی لب میخورد و با اون دستش سینه میمالید. بعد چند دقیقه کوتاه معصولاخ (حاجی اینجوری صداش میکرد)و حاجی پاشدن و شروع کردن به لباس هاشونو در اوردن.معصومه زن خوشگل و کمر باریکی بود اما سینه بزرگ و کون قلمبه ای داشت.خلاصه واسه خودش شاخی بود کردنی،دهن هر مردی رو آب مینداخت. موهای بلندش تا دم کونش میومد خوش رنگ و لخت.معصولاخ رو کمر خوابید و لنگو داد هوا.حاجی هم کیرشو که قد یه مچ دست کلفت بود و اروم گذاشت دم کسش و گفت حیف این کس که دست حاج چسین ه و هردتاشون خندیدن ادبیات حاجی که حاج حسین رو میگفت حاج چسین و زن خیانت کار بدجوری رو اعصابم بود. چند بار اومدم برم تو و حالشونو بگیرم اما از بعدش که حاجی بیچارم میکرد ترسیدم.کیر رو تا خایه کرد تو کس معصولاخ.معصولاخ یه جیغ زد و گفت حاحی نمیری،یواش پارم کردی. حاجی هم میخندید و گفت از بس کیر کوچیک حاج چسین رفته توش عادت به این گرز رستم نداری.

شق نکرده بودم کونو که دیدم سریع شق شد

حاج چسین چه اعتماد به سقفی داره که دوتا زن هم گرفته با اون هسته خرمای لای پاش؟معصومه هم میگفت همینو بگو خوبه حالا مث شما کیرش مکش مرگه ما نیست. حاجی نامرد بهش گفت برگرد معصومه گفت نه حاجی اوندفعه تا چند روز جلو حسین هم نمیتونستم خودمو نگه دارمو هی میگوزیدم. حسین هم شک کرده بود از گوزیدن زیاد و کشاد گشاد راه رفتنم.حاجی گفت خفه شو تا خارتو نگایدم.برگرد(فکر کنم حاجی یه اتو از معصولاخ داشت)معصومه با اخم زیاد برگشت کون بزرگ و سفیدی داشت تا اون لحظه شق نکرده بودم کونو که دیدم سریع شق شد اسمگولی. حاجی دم کون معصومه رو یه دوبار تف مالی کرد و کیرو کذاشت با خشونت تمامدم کون معصومه و موهای سرش رو تو مشتش تاب دادو کشید و تا دسته کیره خرشو جا کرد. معصولاخ که واقعا دیگه سوراخ

ابشو ریخت تو موهای معصومه و موهاشو محکم تر کشید

شده بود.یه جیغ محکم زد و هق هق گریش بلند شده بود و اوه اوه میکرد. حاجی هم مثل این سادیسمی ها معلوم بود که از زجرکشیدن معصومه کیف میکرد. چند دقیقه ای تلمبه زد و ابشو ریخت تو موهای معصومه و موهاشو محکم تر کشید و محکم بهش یه پس گردنی محکم زد و گفت جنده کثافت نمیگی جیغ میزنی یکی میشنوه شرف و ابرو منو میبری .و پا شد به لباس پوشیدن که من دوربین رو خاموش کردمو اروم از باغ زدم بیرون.از رو فیلم یه سی دی زدم و گذاشتم تو پاکت و انداختم تو مغازه حاج حسین.یه دو هفته بعد فهمیدم که حاج حسین معصومه رو تلاق داده و چند روز بعدش بی سر و صدا امام جمعه شهر رو عوض کردن .

کیرشو گذاشت دهنم کون مامانی کیر تو کون آب کیر تو کون کس تپل قهوه ای کس خیس و نمناک کیر لا کون سوراخ لیسی پستون ناز پستون کیر شق کن کس پف کرده منو بکن چیز تو کس مامانی مامان کس میده کس سفید مامانی کیر پسر ,کس مادر مامانی حشری,پسر کیری از هر طرف کیر کیر سواری کس خواهر ,کیر برادر

From:
Date: March 8, 2024
Actors: Eva Notty