Download complete video now!

بدن سفید و تن هرزه

0 views
0%

منو داشمو یکی از پسر عمم ک اسمش هست رضا و لیدا جون که 24 سالش بود و دختر زیبایی و اندام سکسی و کون گنده ای داشت تو پذیرایی خوابیدیم بقیه تو اتاق ها خوابیدن از اونجایی که پدربزرگم ادم خسیسی بود همه چراغ ها رو خاموش کرد همه جا تاریک شده بود کسی کسی رو نمیدید چون تو زمستون بودیم و هوا سرد بود بخاریم یه دونه بود همه زیر پتو بودن منم طبق معمول کیرم بلند شده بود نمیدونستم چیکا کنم نزدیک لیدا دختر عمم بودم اروم یواش پامو چسبوندم به کونش سریع پامو زد کنار منم خودمو زده بودم به خواب انگار حواسم نبوده چون من خیلی هوسی بودم

زدم بازم زد کنار پامو نزدیک تر شدم خواستم حوسیش کنم مثلا خواب بودم نزدیکش شدم دستم به کونش میرسید اروم گذاشتم رو کونش یه دفعه بلند شد از ترس مردم تو دلم گفتم دیدی کار دست خودت دادی فک کردم دیگه بدبخت شدم فک میکردم الان لیدا سروصدا کنه رفت تو اشپزخونه اب خورد و امد خیالم راحت شد تو همین حین که تو اشپزخونه بود دستم رو تشکش انداختم وقتی امد سر جاش به خوابه دستمو زد کنار و خوابید دیگه داشتم نا امید میشدم به خودم گفتم یه بار دیگه امتحان کن اگه نخواست بیخیال کون و کسش میشم دستمو یواش زیر پتوش بردم و گذاشتم رو کونش واکنشی نشون نداد میدونستم بیداره چون تازه از اشپزخونه امده بود حریص تر شدم خیلی خودمو نزدیک کردم یه خورده دستمو رو کونش تکون دادم بازم واکنشی نشون نداد منم کیرم داشت شلوارو پاره میکرد سریع پریدم روش 30 ثانیه بیشتر طول نکشید کون گنده و واقعا سکسی داشت با یه افتادن روش ابم امد اوج حال بود خیلی چسبید خیلی حال کردم وقتی اخر کاری خودشو در اختیار من گذاشته بود کون و کس گرمی داشت بعد از سکس فک میکردم که دیگه فردا چطور تو چشاش نگاه کنم

From:
Date: December 8, 2021