Download complete video now!

حماسه ای دیگر با هویج

0 views
0%

خاطراتم گی هستش اگه علاقه داشتی بخون، که آخرش نیای کسشعر بگی ، داستان قبلیم (توی مدرسه زوری منو گاییدن) که اولین خاطره کونی شدنم بود، از اون به بعد هر وقت حمید میخواست زنگم میزد منو میگایید بعضی اوقات تنهایی بعضیام با علی میومد .
من رابطم با علی خیلی خوب شده بود چون واقعا کارشو بلد بودو منو به اوج خودم میرسوند ،یه کیر بیست سانتی سفید با یکم انحراف به چپ ،منم که چپ و راست از زیر کیرشون تلمبه خورده بودمو کونمم منبع آب علی حمید شده بود ،حسابی خوش فرم شده بود .
انقدم که حشرم بالا بود خیلی روی کونم حساس شده بودمو هی بش می‌رسیدم(واجبی میزدمو هر روز با کرم مرطوب کننده مالشش میدادم که نرم سفید بمونه تقریبا هر روزم حموم میرفتم) بعد یه مدت علی و حمید هفته ای یکی دو بار منو می‌کردنو این واسه من کم بود دلم میخواست همیشه یه کیر لای چاک کونم قل بخوره به فجیه ترین شکل پاره شم.
ولی واسه ابرموم همیشه از آشنا ها دوری میکردم بیشتر گشت گذار هام تنها بود .
داستان منم از اینجا شروع شد که یه شب با خواهرم رفتیم سینما شب جمعه هم بود تقریبا شلوغ بود ، بلیت گرفتیمو یه گوشه وایسادیم تا یه ۱۰مین مونده بود به فیلم شروع شه .توی سالن بلیط فروشی جمعیت زیاد بود منم تکیه زده بودم به دیوار و مردمو نگا میکردم دیدم یه پسر حدوده ۲۸ ساله زول زده بود بهم چشم ازم بر نمیداشت دیدم یه دختره حدود ۱۲ساله هم دستشو گرفته بود و که حدس زدم خواهرش باشه ولی چشای مرده یه برقی داشت که بد جور دلم ریخت .
درو باز کردن رفتیم سر جامون نشستیم تقریبا وسط های سالن بودیم قبل خاموشی چراغ ها آروم دور ورم نگا کردم ولی پیداش نبود . منم بیخیال شدم نشستیم فیلمو نگا کردیم.بعد فیلم خروجی سینما شروغ شده بود به خواهر گفتم وایستا خلوت شه ،همین جور که نشسته بودیم پسره رو دیدم که آروم آروم داشت می‌رفت بیرون منم که تشنه کیر بودم یه حسی بم گفت بزن برو ، دوباره به خواهر گفتم بلند شو بریم اونم گفت سوبات عقلی نداری ،رررردی.
بلند شدیم رفتیم تو جمعیت اونم یواش یواش بهم نزدیک شد، شلوغ بود مثل جمعیت مترو که همه تو همن قشنگ احساس کردم میخواد یه کاری بکنه، که فشار دستشو رو کونم احساس کردم که قلبم شروع کرد تند تند زدن آروم بهم گفت باهام بیا منم بی هیچ معتلی سر تکون دادم ولی با خودم گفتم خواهرمو چیکار کنم آروم بش گفتم همین جا وایسا زود میام اونم هیچی نگفت .به خواهرم گفتم با آژانس برو خونه من میام .اونم شروع کرد سوال پیچ کردن ،کجا میری…چرا…با کی…
یجور دس به سرش کردمو اون پسره هم جلو سینما وایساده بود یه ۱۰مین دیگه ماشین اومد سوارش کردم.گوشیمو بش دادم گفت این واسه چیه گفتم شارژ نداره ببر خونه .گفتم شاید پسره خفتم کنه .
آژانس که رفت رفتم پیش پسره سلام اینا که کردیم یجوری احوال پرسی کرد جلو خواهرش که فک کنه رفیقیم گفت ماشین آوردم بیا بریم تو راه یکم در مورد قیمت ماشین این چیزا حرف زدیم تا که رسیدیم به خونشون خواهرش پیاده شد رفتیم . تو راه هیچی از خودش یا اسمش نگفت ولی بعداً فهمیدم اسمش اشکانه یه پسر خوش تیپ و خوش فیس ولی کم حرف و جدی
اون شب یه شلوار لی زاپ دار آبی روشن پام بود که روی قسمت رون پاهام پر زاپ های بزرگ بود و پاهای سفید بی موم معلوم بود .دستشو گذاشت روی رونم شروع کرد به مالیدن گفت امشب راه رفتنو یادت میره عزیزم منم با این حرفش ذوق کرده بودم ، خیلی پرررو با ناز ادا برگشتم گفتم تو که هیچی نیستی ، بهم گفت بزار غصه اونو من بخورم . یجوری شدم حدس زدم این برنامه واسم چیده.ولی به خودم گفتم تو مگه همینو نمی‌خواستی بزار هر چی میشه بشه .به یه خونه باغ رسیدیم در باز کرد رفتیم جلو یه خونه دو طبقه ویلایی و دو سه تا ماشین پارک شده بود یکم ترس ورم داشت که اشکان بهم گفت پیاده شو قراره کلی حال کنی .

رفتیم بالا یه پنج نفری میشدن با خودش بند بسات عشق حال به را بود قلیون خوراکی دلستر بود که روی میز چیده بودن . یه نیم ساعتی نشستیمو حرف زدیم که دیدم دو تای دیگه از جلوی بالکن اومدن داشتن گل میکشیدنو چت چتتتتت بودن تو اون دنیا بودن تا منو دیدن یکیشون گفت اوردیش مادر جنده رو،قشنگ معلوم بود ترکیده گفت من اول میگامش رفیقاشم هیچی نگفتن ولی اشکان گفت گوه خوردی من آوردم تو اول بزنی. یکم کل کل کردن قرار شد با هم دیگه .منم تو خوابم نمیدیدم قرار واسه کونم صف بکشن.
رفتیم طبقه بالا اشکان گفت می‌خوام مثل جنده ها خودت کیرمونو دراری منم شروع کردم جلوشون زانو زدم زیپ شلواراشونو باز کردم .
کیر اشکان یه ۱۵سانتی میشد ولی خوش تراش سفید بود ولی کیر رفیقش کیر خر بود تا حالا همچین کیریو تو سوپر ها دیده بودم .اول شروع کردم واسه اشکان ساک زدم که کیرش کوچیک بود راحت تا آخر قورتش میدادم با دستم کیر کلفت رفیقشو میمالیدم یه چند مین بعد رفیقش صبرش تموم شد مثل وحشیا موهای سرمو گرفت از جلو اشکان به طرف خودش آورد یه ضرب تا جایی که تونست فشار داد جوری که نتونستم بشینم خواستم بلند شم ،اب از چشام راه افتاده بود و صدای عق زدنام اتاقو پر کرده بود هر کاری کردم نتونستم تا آخر بخورمش با دستم کیرشو در آوردم یکم خایهاشو خوردم ،دیگه نفسم بالا نمیومد اشکان گفت بسه بلند شو با اشوه بلند شدم اشکان شروع کرد لب گرفتن ازم انقد حشری شده بود با زبونش صورتمو لیس میزد و رفیقشم رفت سراغ کونم دیدم میخواد شلوارمو جر بده برگشتم بش گفتم نکن ولی گوشش بده کار نبود اشکان گفت یه شلوار برات میخرم گفتم خونوادم میفهمن شلوارم عوض شده شر میشه و دفعه دیگه نمیام پیشتون تا اینو شنید کوتاه اومد یه نفس راحتی کشیدم .خودم شروع کردم مثل جنده ها با ناز ادا در میاوردم تا کونمو دیدن پرتم کردن رو تخت شلوارو که تا زانو کشیده بودم پایین از پام در آوردن شروع کردن از روی شورت استرنج قرمزم کونمو می‌خوردن منم از لذت چشام خمار شده بود رفیق اشکان بلند شد میخواست از روی شورت بکنه تو کونم که اشکان گفت درار این حالش خرابه شورتو که در آوردم رفیقش گفت اول من میکنم وگرنه دعوامون میشه …اشکانم که دید حالش دس خودش نیس چیزی نگفت .
من از ترس و هیجان چشام درشت شده بود که چجور این کیرو تحمل کنم یه یه دفعه یه تف بزرگ انداخت لای سوراخم ،گرمای کیرشو دم سوراخم حس میکردم آروم فشار آورد دیدم فشار خیلی زیاده خواستم برم جلو که با دست شونه هامو گرفت نزاشت تکون بخورم که تازه سرش رفت تو به نفس نفس افتاده بودم ،اروم آروم کیرشو داشت تا ته میکرد که دیگه درد امونم نداد یه جوری جیق میزدم که کله خونه فهمید چخبره ،این بیشرفم بدونه اینکه بزاره کونم جا باز کنه یا دردش کمتر شده شروع کرد تلمبه زدن وااااااای هیچ وقت اون حس یادم نمیره داشتم با تموم وجود جررررررررر می‌خوردم تختو چنگ میزدم آه نالم خونرو پر کرده بود پسره هم که تو فضا بود هی سرعتشو بیشتر میکرد.
اشکانم اومد جلو صورتمو کیرشو گذاشت رو لب منم شروع کردم به ساک زدن چون دردم زیاد بود یه چند باری کیرشو گاز گرفتم ،کیرشو درآورد گفت جق بزن برام .درد کونم خوابید یه لذت که تا حالا نچشیده بودم تجربه میکردم با ناز اااااه ناله میکردم .یه ربع میشد که منو گایید داشت آبش میومد با دستش لپ کونمو گرفته بودو اربده میکشید که تلمبهاش کم شد آبش ریخت توم. وقتی کیرشو کشید بیرون انگار یه چیزی ازم که شده باشه .خیلی حال کردم دوس داشتم همه اون هفت نفر جر وا جرم کنن. اشکان بلند شد جاشو با رفیقش عوض کرد منم با دو دستم کونمو باز کردم خیلی از این حرکت خوشم میاد اشکان که دید سوراخم خیلی باز شده با شوخی گفت این کیر خورده یا ار پی چی رفیقش که اومده بود جلوم خوابیده بود قفلی زده بودو فقط می‌خندید منم کیرشو که خم شده بود نصف اندازه اولش شده بود با اشتهای زیادی میک میزدم .اشکانم کیرشو کرد تو ولی هیچی حس نکردم ،داشت تلمبه میزد که یکی دیگه از رفیقاشم اومد تو شاکی شده بود که چرا انقد طولش میدین اشکانم گفت گمشو الان میایم. یه ۱۰مین کرد داشت آبش میومد میخواست بیاد جلو صورتم آبشو بریزه که یهو ارضا شد همشو روی کونم خالی کرد بی حال بی جون بلند شدن رفتن .
دو تای بعدی که اومدن تو دیدن حال وضعو گفتن بلند شو برو خودتو تمیز کن ،اومدم بیرون اتاق دیدم سه تای دیگه دست به کیر شده رو مبل نشستن با خودم گفتم امشب جنازم میره خونه ،رفتم سرویس شلنگو کردم تو کونم هی ازش آب کیر میومد بیرون یه آبی به صورتمو زدمو پر انرژی برگشتم .
اون دوتا تو اتاق با خودشون کرم آورده بودن ولی دیگه نیازی بهش نبود رفتم رو تخت دمر خوابیدم یکیشون اومد جلوم یکیم در کونم اسممو پرسیدن منم اسم اونارو ، حامد اونی بود که داشت با کونم ور میرفت آدم باحالی بود هی شوخی میکردم قربون صدقم می‌رفت. امیر علیم این یکی دیگه بود .
کیر امیر تو دهنم بود حامدم داشت سوراخمو لیس میزد .انقد لیس زد و خورد که دست از ساک زدن کشیدم شروع کردم به ااااااه و نااااله ،امیرم با کیرش میکوبید به سر صورتم بعد میزاشت دهنم هی قربون صدقم می‌رفت که منم حشری تر شده بودمو با زبونم هی با کیرش بازی میکردم. حامد انقد لیس زده بود که آب دهنش از سوراخم رسید به تخمام ،بلند شد کیرش یه ۲۰سانتی میشد ولی کلفت نبود شروع کرد به تلمبه زدن .خسته شده بودم بهشون گفتم پوزیشن عوض کنیم گفتن باشه برگشتم و پاهامو گذاشتم رو شونه حامد که خوشش اومده بود ،بهم گفت بار چندمته انقد حرفه ای شدی منم میخندیدم از گاییده شدنم لذت می‌بردم بهش گفت حامد پاهامو میخوری آخه خیلی دوس دارم اونم که داشت تلمبه میزد با دستش پامو گرفت منم برا اینکه حالشو خراب کنم انگشامو تکون میدادم و آروم شروع کرد میک زدن منم که از خود بیخود شده بودم بهش میگفتم بکن بکن بکن جررررم بده حامد جون من جندتم چشام خمار خمار بود .حامد داشت آبش میومد محکم پامو گاز گرفت آبشو ریخت توم .امیر علی اومد جاشو باهاش عوض کرد منم با دستم کونمو باز کردم که خوشش بیاد آروم کرد تو و یه اااهی کشید منم از لذت به خودم میپیچیدم .
ببین این که میگم لذت بخشه شاید مسخرم کنیو فحشم بدی ولی اون که می‌کنه نصف نصف من حال نمیکنه اهل دلاش میفهمن.
وسط تلمبه زدناش بهم گفت اهل فوت فتیش هستی منم سر تکون دادم .کیرشو درآورد گفت کف پاهاتو به هم بچشبون منم لنگامو تو هوا آوردم پایین همون کارو کردم ،امیر علی یه تف به سر کیرش زدو از بین دو کف پام هول داد تو عقب جلو میکرد .یه حس عجیبی داشتم .بهم گفت خوش میاد، من فقط بهش نگا کردم دوباره غرق در لذت شدم .تلمبه زدناش سریعتر شد فهمیدم داره آبش میاد گفتم بریز رو پاهام ،ابش غلظ بود ریخت لای انگشتام خیلی حال کردم همه آبشو مالیدم به پاهام ماساژش دادم .اون دوتا هم رفتن بیرون اتاق دیگه جونی برام نمونده بود ولو شدم رو تخت .در اتاق باز شد دیدم سه نفر دیگه اومدن تو ساعتو نگا کردم دیدم نزدیکای ۱۲ شده بهشون گفتم دیرم شده میرم یه روز دیگه میام ولی گوششون بدهکار نبود بدجور شق کرده بودن ،منم دیگه سوراخم داشت میزد بیرون .

شلواراشونو در آوردن منم گفتم بزا بکنن تموم شه بره رو زانو نشستم فقط دهنمو باز کردم نوبتی میکردن دهنم ،انقد سرمو فشار میدادن رو کیرشون هی عق میزدم آب دهنم از لب لوچم آویزون شده بود .یکیشون روی تخت خوابید گفت بشین رو کیرم تا بلند شدم یکیشون انگشت فاکشو کرد تو کونم عقب جلو کرد یه چند دقیقه ادامه داد رفیقش گفت ولش کن بزا بیاد .
رفتم رو شکمش کیرش یه ۱۸ سانتی میشد ،با سوراخم تنظیمش کردم یه ضرب همش رفت تو .انقد آب کیر تو کونم بود دیگه نیاز به تف نبود یکی دیگه هم اومد کنار سرم کیرشو کرد دهنم یه چند مین که گذشت یکیشون گفت رضای اوسکل چرا وایسادی بیا بکن رضا هم گفت آخه تو بلند شو .گفت خره بکن توش دوتایی بگایمش .اینو که شنیدم دلم ریخت کیو از دهنم در آوردم گفتم نه نمیتونم تحمل کنم خیلی درد میگیره ،ولی حرفم به کیرشون بود خواستم بلند شم که یهو اونی که زیرم بود کمرمو گرفت دستشو قفل کرد گفت وایستا مادر خراب .
رضا هم از پشت کیرشو دم سوراخم گذاشت هی فشار میداد تا سرش رفت تو .وااااای بد ترین دردی بود که تجربه کردم محکم بازو های اونی که زیرم بود فشار دادم از درد به خودم میپیچیدم. ولی تلمبه نزدن گفت بزا جا باز کنه رضا هم داشت یواش یواش همشو هل میداد تو تا ته رفت از درد بدنم می‌لرزید. یه چند مین گذشت شروع کردن تلمبه زدن منم میخواستم ببینم وضع کونم چطوریه به اونی که براش ساک میزدم گفتم یه عکس ازم میگیری گفت گوشیتو بده گفتم پیشم نیس با گوشی خودت بگیر یه چنتا فقط سرم نیفته .عکس انداخت نشونم داد باورم نمیشد این کون من باشه انقد فرم دوتا کیر کلفت توش جا داده .دردم کمتر شده بود ولی تموم نمیشد دوتا کیر باهم تو کونم جولان میدادن انقد لذت برم خودمم ارضا شدم . ابم ریخت رو شکم پسر که زیرم بود .عصبی شد فحشم میداد منم بی حال بی جون نایی واسم نمونده بود رضا تلمبه هاشو سریع تر کردو یه داااااد بلندی زد کیرشو کشید بیرون منم با دست چاک کونمو باز کردم نزاشتم تنگ شه بعد اون یکی دیگه کرد توش .
یعنی یه پورن استارم انقد نمیتونست زیر ۷ تا مرد کیر کلفت دووم بیاره .
۱۰مین که گذشت دوتایشون کشیدن بیرون گفتن براشون حق بزنم منم با سرعت میزدم که بیاد یکیشون آبشو ریخت دهنم و گفت قورتش بده خواهر تو گاییدم منم تا قطره آخر خوردم یه چند مین واسه آخرین نفره ساک زدم اونم آبشو ریخت رو صورتم لب دهنم بعد اومد بغلم کرد رو تخت ولو شدیم از خستگی چشام وا نمیشد با هر زحمتی که بود بلند شدم رفتم سرویس .طبقه پایین که رسیدم همه لش رو مبل بودن. اومدم بیرون خودمو تمیز کردم لباسامو پوشیدمو اشکان گفت بیا برسونمت شمارمم ازم گرفتن تا دوباره حال کنیم و عکسامو ازشون بگیرم . تو راه بهم گفت فک نمی‌کردم انقد اهل دل باشیو ما چند نفر دیگر و آوردیم اینجا ولی همیشه تعدادمون سه چهار نفر بودیم .از شانست امشب جمعمون جمع بوده تو جورمونو کشیدی .
منم مثل جنازه ها بی‌حال فقط گوش میدادم .آخر سر بهم گفت دیدی گفتم کاری میکنم نتونی راه بری خندیدمو گفتم خیلی دیوثی

From:
Date: May 22, 2022